۱۷ اگوست با رئیس جمهور ملاقات داشتیم ابتدای حرکتمون به شهر لفکوشا بودیم که اتوبوسمون خراب شد در کمتر از ۱۵ دقیقه اتوبوس جایگزین٫ خود را به ما رساند. رئیس جمهور را با کمترین تشریفات امنیتی در اولین سالن ملاقات کردیم در همان مکان در حضور دوربینهای خبری شهرام دوستم هدیه خانه کاریکاتور و حوزه هنری را به نمایندگی از همه کارتونیستهای ایران به رئیس جمهور دادند و ایشان هم صمیمانه پذیرفتند. بعد از گپ و گفتی کوتاه بین کارتونیستها و رئیس جمهور و گرفتن عکسهای یادگاری نهار خوردیم و بعد از نهار به دیدن بناهای تاریخی و موزه شهر لفکوشا رفتیم. با رئیس اداره میراث فرهنگی و توریسم لفکوشا نیز ملاقات داشتیم هدیه ای سنتی و کوچک نیز از ایشان دریافت کردیم. کتابخانه شهر و ساختمان اصلی مطبوعات نیز از دیگر مکانهایی بود که بازدید کردیم.
شهرام در حال دادن هدایا به نمایندگی
سعیدصادقی- محمت طللت رئیس جمهور- و شهرام رضایی (بادیگارد)
شب٫ بعد از ورک شاپ علاوه بر تندیسهای نقره داوری جهت دو تندیس طلا انجام شد٫ یکی به جهت منتخب کارتونیستهای خارجی که نصیب شهرام و دیگری منتخب کارتونیستهای قبرس نصیب حسین چاکمک شد. رقابت بین شهرام و والری کورتو در مرحله آخر بود که با اختلاف نزدیک برنده شهرام شد. صبح را استراحت کردیم و عصر مراسم اختتامیه با حضور رئیس جمهور٫ بلافاصله با معرفی جشنواره و اهداف آن ٫ دعوت از کاریکاتوریستها و اهدای جوایزشان شروع شد و در ادامه اجرای گروه کنسرتی که از ترکیه دعوت شده بودند و بسیار زیبا بود مخصوصا صدای خواننده و نوازنده ساکسیفون که اجرایی بی نظیر داشتند شب به پایان رساندیم. نکته جالب مراسم افتتاحیه و اختتامیه این بود که کمترین سخنران و بیشترین برنامه تفریحی و مفرح را داشت. 
اهدای جوایز در مراسم اختتامیه
هتل ونوس بیچ محل اقامت من و شهرام
گروه کنسرت از ترکیه
انتهای شب موقع خداحافظی بسیار سخت بود مدتی کنار همدیگر و به هم عادت کرده بودیم و حالا جدایی سخت بود٫ هر طور بود خداحافظیهامون رو کردیم ٫ فردا صبح برای رفتن به فرودگاه دنبالمون اومده بودن توی فرودگاه با گروه کنسرت دیشبی همراه شده بودیم به همین جهت فرصت خوبی شد تا با آن خواننده و نوازنده ساکسیفون عکس بگیریم.
به استانبول برگشتیم و حالا فرصت خوبی بود که خرید کنیم بارامون دوباره ترنسفرم شده بود و توی فرودگاه تبریز تحویل میگرفتیم به همین جهت سبک بال همه جا پرسه میزدیم و خریدهامون رو انجام میدادیم.با همون مسیر مترو به فرودگاه و بعد به تبریز رسیدیم. من باید دو سه روز تهران میرفتم و چون آخر هفته شده بود دو روز هم مهمان شهرام در شهر اردبیل شدم شهری بسیار خوش آب و هوا بر خلاف شهرمون در همین فصل.
خرید در استانبول
اردبیل مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی
